حجام حسن بن محمد آلادریسحسن بن محمد بن قاسم بن ادریس، یکی از شخصیتهای آلادریس میباشد؛ آلِاِدْریس، سلسلهای شیعیمذهب، منسوب به ادریس بن عبدالله نواده حسن بن علی (علیهالسلام) که از ۱۷۲ تا ۳۷۵ق/۷۸۹ تا ۹۸۵ در مغرب اقصی (مراکش و بخشی از الجزایر) حکومت داشتند. ۱ - معرفی اجمالیحسن بن محمد بن قاسم بن ادریس (حکومت: ۳۱۳-۳۱۵ق/۹۲۵-۹۲۷م). او ملقب به حَجّام بود. ۲ - حکومتداری حسنحدود ۲ سال پس از بازداشت یحیی، بر موسی بن ابیالعافیه شورید و پس از چیرگی بر ریحانالکتامی، در فاس استقرار یافت. سپس برای بسط قلمرو خود بر موسی تاخت و پس از چند پیکار سخت، شکست خورد و به فاس بازگشت [۱]
ابنخلدون، عبدالرحمن، العبر، ج۴، ص۳۲.
در آنجا حامِد بن حشمْداناللوزی با او حیله کرد و دستگیرش ساخت. سپس موسی را به فاس خواند، ولی حسن را تسلیم او نکرد. چنین مینماید که مقدمات فرار او را نیز مهیا ساخت. حسن هنگام فرار، در اثر سقوط از دیوار زخمی شد و همان شب درگذشت. به روایتی دیگر او را زهر خوراندند. ابوالفداء پایان حکومت حسن را انقراض قطعی این سلسله میداند، با اینهمه اشاره میکند که پس از ۳۴۰ق/۹۵۱م، ادریس از فرزندان قاسم قیام کرد و دولتی نهاد که به دست عبدالملک بن منصور بن ابیعامر اموی منقرض شد.موسی بن ابیالعافیه که در آن وقت میکوشید بر سراسر قلمرو آلادریس چیره شود، خانواده محمد بن قاسم را تا آخرین نقطه قلمروشان در ریف تعقیب کرد و آنان، بزرگ خود ابراهیم بن محمد بن قاسم، برادر حسن را به پیشوایی برگزیدند. [۴]
ابنخلدون، عبدالرحمن، العبر، ج۴، ص۳۳.
و در حُجْرُالنَّسْر که همو بنا کرده بود، مأوی گرفتند (۳۱۷ق/۹۲۹م). در این هنگام خانواده عمر بن ادریس در غماره نزدیک تیجنساس، سَبْته و طَنْجه سکنی داشتند. موسی که در پی تحقّق بخشیدن به هدف خود، به تحریک عبدالرّحمن سوم اموی پس از تسخیر ملیله (۳۱۴ق/۹۲۶م) عزم سبته کرده بود، از زیر بار نفوذ فاطمیان شانه خالی کرد. خلیفه فاطمی ابتدا حُمیدین یَصال را به مغرب فرستاد و او پسر موسی را از فاس گریزاند و آنجا را گرفت. ادریسیان از موقعیت سود برده و بر فرمانده سپاه موسی، موسوم به ابوقمع حمله بردند و او را کشتند. اما موسی پس از خروج ارتش فاطمی، باز به اطاعت امویان اندلس درآمد. خلیفه این بار میسور خصی را روانه ساخت و او موسی را گریزاند و ادریسیان او را تعقیب کردند و کشتند.۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آلادریس»، ج۱، ص۳۶۴. |